آیا مشایی باید برود ؟
از زمانی که احمدی نژاد روی کار آمد تقریباً 2 بار همه جریانهای داخل کشور بالاتفاق در مقابل احمدی نژاد قرار گرفتند
و هر دو بار بر سر قضیه مشایی این اتفاق افتاد .
یک بار بر سر اظهار نظر وی در مورد اسرائیل بود که بُهت و تعجب و موضع گیری نیروهای ارزشی و دلسوز و از آن طرف انتقاد جریان های مخالف درجهت تخریب دولت را به همراه داشت .
و بار دوم هم انتصاب مشایی به عنوان معاون اولی رئیس جمهور .
که البته آن جریان اول با موضع قاطع رهبری به پایان رسید . اما هیچ وقت خاطره اظهار نظر مشایی از ذهن کسی پاک نشد و همه منتظر روزی بودند تا خبر کنار رفتن مشایی از دولت را بشنوند .
اما قضیه بر عکس شد و خبر انتصاب مشایی به سمت معاون اولی احمدی نژاد همه را بهت زده کرد .
اما بررسی چرایی این جریانات خالی از لطف نیست .
جریان اول : ما با مردم اسرائیل مشکلی نداریم
پرونده هسته ای ایران به خاطر قاطعیت دولت نهم حالت رو به جلویی داشت که موضع سفت و سخت احمدی نژاد و تکرار حرف امام خمینی ( ره ) ( اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود ) در برابر اسرائیل بهانه ای به دست غربیان داد تا فشار بیشتری بر ایران وارد کنند .
برای اعتدال این روند ، مشایی فردی نزدیک به احمدی نژاد بود که شاید یک موضع معتدل تر می توانست ( به طور غیر مستقیم به اسم احمدی نژاد تمام شود و ) کار را برای ایران راحت تر کند . احتمالاً او به پیشنهاد احمدی نژاد این موضع را مطرح کرد ( که ما با مردم اسرائیل مشکلی نداریم ) که احمدی نژاد هم قاطعانه از او حمایت می کرد و تقریباً همواره سخنان او را توجیه می کرد که با بیانات مقام معظم رهبری این جریان پایان یافت .
جریان دوم : انتصاب مشایی به سمت معاون اولی رئیس جمهور
مشایی با پیشنهاد احمدی نژاد آن بهای سنگین را پرداخت کرده بود و در این میان کسی جز احمدی نژاد نمی توانست به داد او برسد . پس جایگاه مشایی محکم تر و البته اختیارات وی کمتر شد .
اما در نهایت باید چند چیز را در نظر گرفت .
حساسیت قضیه مشایی در کشور ما به خاطر پرداختن بیش از حد رسانه ها و جریان های سیاسی به حد بالایی رسیده است .
حساسیتی که شاید تا این حد هم به جا نباشد . حساسیتی که حتی مقام معظم رهبری هم در قضیه اول به آن انتقاد داشتند ( که حالا یک نفر یک اشتباهی کرده است که از اساس اشکال داشته است ، شما چرا اینقدر به آن می پردازید ؟ ) که البته رسانه های اصولگرایی دوباره به این اشتباه دچار شدند و تذکر رهبری را از یاد بردند .
اما احمدی نژاد با این موضع گیری ها چه خواهد کرد ؟
آنچه از روحیه احمدی نژاد بر می آید عدم تغییر در این انتصاب است چرا که هم پاسخی باشد به جریانهای مخالف که زیاده گویی می کنند و هم پاسخی باشد به بعضی از نمایندگان مجلس که پای خود را از گلیم خود بیرون گذاشته اند و وقت و بی وقت مشغول دخالت در کارهای دولت هستند .
البته روحیه لجاجت احمدی نژاد هم در این میان مثال زدنی است ولی این قضیه واضح و روشن است که اگر در این برهه از زمان بر اثر فشار جریان ها و رسانه ها احمدی نژاد مجبور به برکناری مشایی بشود پس از این ، روال کار این خواهد شد که می توان احمدی نژاد را با فشار رسانه ای و حزبی به زانو در آورد و ظاهراً احمدی نژاد هم به این امر واقف است .
با اینکه انتصاب مشایی دلخوری حامیان دولت احمدی نژاد و همه انقلابیون و دلسوزان نظام را به همراه داشته ولی بالاخره این کار انجام شده است
با اینکه بودن او دردی از دولت احمدی نژاد درمان نمی کند و و صلاح احمدی نژاد در رفتن مشایی است اما شاید در این برهه از زمان بهتر باشد که مشایی همچنان در جایگاه خود باقی بماند .
البته نظرات مقام معظم رهبری در این رابطه استثنا است که اگر واقعاً مطرح شده باشد می تواند راهگشای مشکلات دولت در این برهه از زمان باشد .
و اگر احمدی نژاد با توصیه رهبری مشایی را کنار بگذارد تسلیم فشار دیگران هم نشده است . بلکه مهر تائیدی بر ولایتمداری خود خواهد زد.